رخ

دانلود آهنگ مجتبی شاخص ، یاسر MZ به نام رخ

متن آهنگ رخ مجتبی شاخص ، یاسر MZ

ورس اول :

صدا موج دریا روی مغزم
کل خاطراتو اورد جلوم باهام حرف زد
اگه پیک میره بالا بدون بدون مزست
مثل زندگی تلخه و شیرینتر از مرگ
الان مشکلا هوا شده توی ریه هامون
نفس میکشیم اونو توی خونه هامون
ببین زندگی سخته مرگ ولی آسون
باید مرحم باشیم لابه لای دردامون
آلبوم مغزتو ورق بزن
ببین تکرار روزا بدتر از بدن
میگی کار امروز باشه واسه بعدا
حتی سردرد هم واست شده مرحم
خدا چرا؟چرا جهنمه اینجا
اون بهشتی که قول دادی پس کی میاد
روی خورشیدو گرفت دیگه ابر سیاه
بین مرگو زندگی نیس فرقی زیاد
ماه برام پشت ابره
مسیرمم ته دره
قله پشمه مشتی
جلو خورشید باید سد شی
واسم چارتا فصل دلم فقط باید پاییز باشه
از چشام هر دم کلی اشک جاری باشه
مگه نمیگن از هر دست بدی میگیری
اینجا گل میدی یکی به جاش فاک میبینی

ورس دوم :
نگاه تازه ای به زندگی و رخ دادن
و از زمین به تهه آسمانش افتادن

نشسته ام ته فنجان خالی از هر فال
به فکر منطق بی محتوای هرکار

هزار فلسفه گم ، درون من گم تر
و چشم بی همه چیزم از این تبسم تر

که روز شب بشود و باز شب شود فردا
و باز چندم ماه و . . . بدون تو تنها

بمانم و بشینم ، غزل شوم کوشی ؟!
و بعده نوبت دکتر ، که این فراموشی

فقط بخاطر این شد بگم حالت چطور است؟
امشب خوشم فردا خدا دانم چطورم !

من عالم فانی برایم دور گشته
دست و دلم از کل آدم ها شکسته

کمی به فکر خودت ، نه کمی تحمل کن
برو فکر کبوتر ، نه فکر بلبل کن !!

تو که از این چیزها بلد نبودی
تو که بچه خوبی شدی و بد نبودی!

چگونه دل به دل یک فرشته بخشیدی؟
قبول کن که تو آدم نمی‌شوی ، دیدی ؟

همیشه یکنفر از آخر غزل خندید و
حرفهای دلت را اگرچه میفهمید

هنوزم که هنوز است ، پشت خط هستی؟؟؟

الو الو ، قطع شده که مشتی !