دانلود اهنگ جدید

متن آهنگ مسير شايان نيك نِيم

vers1
نميدونم وقتي همه درا بستس چرا بايد بيوفتم ياد قبلنم؟
ياد اون روزا كه ميخنديدمو حس خوب ميومد بيرون از قلم
همه درگير زندگي سگيو كشور ميره عقب با هر قدم
مجرما دارن ازاد ميگردنو ماهارو ميگيرن به جرم رپ كردن
هه
داره اره ميگزره جووني
١٨ گذشتو نيمدي نبودي
من دنبال يه راه نجاتم
كه لمسش كنم از حس دروني
شادم نميكنه اگه بخندوني
با اينكه پيشمي ولي ازم دوري
يادم مياد وقتي بايد بودي پيشم
ميگفتي ببخشيدو اصلا نبودي
گذشت و همه تنهايامم
مديون قلممو هندسفريامم
جوري زندگي ميكنم كه يه روز
حس نكنم روي زمين زيادم
هميشه گفتن حقيقت كه تلخ ني
دم اوني گرم كه تا لحظه اخر جنگيد
هنرمند من نيستم اونيه كه هر روز
پر درد بود ولي هميشه ميخنديد
داشم پاشو بگو ايستادم
اره بيمارم بيمار نوشتناي زيادم
با تو يكي نميشمو تو اينترو من ميلانم
به نظر من ديگه بسه ادما زيادن
اگه هنو حال نكردي بدم بچهابيارن
خودش به شغله چونكه اكثره جوونا بيكارن
من اون ستاره ام كه حتي تو روزم ميتابم
ديگه خسته شدم بسه برم بخابم
cross:
زندگيم توي دستام
من هميشه روبه فردام
وقتي بتونم ببخشم به همه
اون روز هس روز غروب دردام
ساختم خودمو از حرفام
كنج اتاقمو دوباره تنهام
همه گفتن نميتوني
اينبار پاهام غلبه كرد به همه ترسام
‏vers2
رفتيو ديدي ادما يه ذره
فكر تو نبودن فكر پولنو خنده
به نظر تو تعريف اَ يه بنده
چي ميتونه باشه تو زميني كه ميگرده
منم همينجوري طبق عادت
داشتم مينوشتم كه يكي بم گف اتفاقا
ادما فقط و فقط واسه ي استفادن
نميدوني كه همشون بازيگر يه داستانن؟
اولش خنديدم بعد ترسيدم ولي
يه صدا تو گوشم بهم ميگفت كم نيار همين
مغرور نباش بين اطرافيان ولي باش تو قوي
اخه خيلي وقته كه هممون ساخت يه باوريم
روزگار كرد مديون پدري
كه از صب تا شب سر كار با كفش اهني
حس خوبو فهميدم من از حس مادري
خدا واسه خلق جفتشون مرسي افرين
توي اخربن برگ دفتر چند ماه اخير
مينويسم واسه كسايي كه حس ميكنن
اسير پول اسير قسط اسير دنيان
اينا خدارو گم كردن خيلي گمران
بعضيا بم ميگن تو نابغه اي پسر
شعراتو كه گوش ميدم همش ميشه قصم
در جواب بايد بگم قصه نويس يكي ديگس
ما اينجا شعر ميگيمو شعرامون جزعي از قصس
cross:
زندگيم توي دستام
من هميشه روبه فردام
وقتي بتونم ببخشم به همه
اون روز هس روز غروب دردام
ساختم خودمو از حرفام
كنج اتاقمو دوباره تنهام
همه گفتن نميتوني
اينبار پاهام غلبه كرد به همه ترسام

متن آهنگ گوزلریوی سیل باخ هردن آلتای

اویمی ییخیب یوخلوغون
ای اوزون منه توتان گوزل
يامان داريخيرام سنه…
آي درديمه درد قاتان گؤزل
اورك سينديرماخ گوناهدی…
آی بیر باخیشی مین جان وئرن
یوخدور سنی منجن سئون…
آی سئوگیمه گؤز يومان گؤزل

گؤزلريوي سيل باخ هردن…
گؤر سني نئجه ایستیرم من
قویما داها سنسیز قالیب…
گئدیب اؤلومو دينديرم من

سنین سؤز وئرمه یین هارا
بیردن بیره گئتمه یین هارا
ارامیزدان گوتو اوزاخلیقی
بوننان چوخ منه وورما یارا

گؤزلريوي سيل باخ هردن…
گؤر سني نئجه ایستیرم من
قویما داها سنسیز قالیب…
گئدیب اؤلومو دينديرم من

gözlərivi sil bax hərdən

evimi yıxıb yoxluğun ay özün mənə tutan gözəl
yaman darıxıram sənə
dərdimə dərd qatan gözəl
ürək sındırmax günahdı…
ay bir baxışı min can verən
yoxdur səni məncən sevən…
sevgimə göz yuman gözəl

gözlərivi sil bax hərdən
gör səni necə istiyirəm mən
qoyma daha sənsiz qalıb
gedib ölümü dindirim mən

sənin söz verməyin hara
birdən birə çixıb getməyin hara
aramızdan götür bu ayrılığı
bundan çox mənə vurma yara

متن آهنگ سرنوشت علی محتشمی و رکسانا

اقعیت یا خواب ؟
کدوم یکی از اینا سرنوشت ماست؟
چه فرقی می کنه که این دنیا رو توی واقعیت ببینی یا خواب؟
توی خواب فکر می کنیم واقعیه، زمان بیداری هم همینطور تصور می کنیم
از کجا مطمئنی همه چیز اونجوری که میبینی باشه؟
این تصور ما از درون بعد فضا-زمانه که دنیامونو شکل می ده
دنیایی که با امروز خیلی فرق داره، دنیایی که بعضی وقتا خیلی آرومه
و بعضی وقتا، مثل یه رود، پر تلاطم
شایدم توهمه، یه مسیر اشتباه از بین هزاران انتخاب درست و غلط
و تکرار مداوم یک اشتباه
این همون لحظه ایه که بهش می گن… سرنوشت

ساده بود مگه نه؟
کم کم داری درک درستی از دورو برت پیدا می کنی
بزار یکم بیشتر برات بگم
قدم زدن در تنیدگی فضا- زمان و دنیایی که هیچ شناختی ازش نداری
شبیه خلاف جهت آب شنا کردن می مونه، هیچ فایده ای نداره
رهاش کن و خودتو بسپر به جریان آب
از غرق شدن نترس، مطمئن باش روی آب می مونی
هر چند که مقصد نا معلوم و ناشناخته س
غم، درد، اندوه، تر س، تباهی، یأس، کابوس، خیال، آرزو، وحشت، آینده
اینا چیزایین که نمی زاره شبا بخوابی
حالا بازم می تونی بگی همه چیز تحت کنترل منه؟
شنیدی می گن ما خودمون آیندمونو می سازیم؟
شایدم ما اصلا هیچ نقشی نداریم و وقتی که از کنترل ما خارج می شه
دیگه رویا نیست، دیگه ترسی نداره، دیگه حتی آینده ای هم وجود نداره
این همون لحظه ایه که بهش می گن… سرنوشت

متن آهنگ چشمک میزنه امیر جیتودي