یه خونه یه گیتار من تنها و بی کس
یه پاییز یه سیگار برای گریه هام بس
یه عاشق یه خسته یه بی روح شکسته
کسی که خیلی وقته رو تو چشماشو بسته
یه حسی که میگه دیگه عاشق نمیشم
یه تاوان واسه من که یکریز تو آتیشم
یه سر درد یه سایه ازت تو خونه مونده
یه باور که میگه منو از یـاد برده
هزار و یک شب
تعهد به یک دل نوشته
LYRICS : Sara Azad
Guitars : Reza ofogh
Arrangement / Mix & Mastering : Mohammad Arya
Photo : Mohammad Amin Pajouhande
خب نگا هر چیزی به مقدمه نیاز داره
مثله همین شروع موزیک
ولی خب چه میشه مرد که بعضی چیزا بدون مقدمه میان و مشکونن و میرن
چشات ارامشی داره منو گم می کنه هرشب
بگو دروغه این حرفا بگو پس کی میای عشقم
بگو با کی میای با کی میری چت می کنی اسکی میری
واسه این لاشخوریا دلیل داری تو که سیری
منم از همیشه داغون ترو حرف داره دلم براش
بی مقدمه گریه هاش خیس شدن کلا چشاش
سمی شده کلا شباش
رفته بالا رو تخت دماش
توی این اوضاعیع بد سرب داره حتی هواش
(کروس)
(من دیگه حرفی ندارم تو خودت یه داستانی …
تو خودت قلبی خودت روحی دیگه بجز تو نی…
من تو تاریکی میشینم وقتی چشات روشنیه …
بگو چی کم دارن از اون که دلت اون وریه…)
آ… شبا بیدار می مونم من تا صبح اما نه واسه نماز و وضو
واسه فکر کردن به اون چشا که بعد دردام غذا شده بود
تا چشامو میزارم رو هم میبینم که اذان میگه
منم که قصد خوندن ندارم پس بریم سر نماز دیگه …
اآ اولشو شروع کردیم مثه ادمای با مذهب
ولی بعدش یادم نیومد نمیدونم چرا منه لامصب
دیگه بیشتر از این بخوام بگم بهم میگن کافر دیگه
یه سری از این اقا بالاسریاهم میدن فحش خارمادر دیگه
…
دیگه نه معنی داره نماز نه عبادت
دیگه نمی کنم حتی من فکر ب شهادت
ن سفیدی و صلح سیاهی شده عادت!
دیگه شبا نمی خوابم
مثه شبایه پر ستاره شب تاریک اما پر نور زیاد
مثه وقتی تو بغلم میکنی تو چشام نگا خوشم میاد
(کروس)
من دیگه …
.
صبا مث شبا تاریک قلم و کاغذ اتحاد
دیگه حتی راحتم نمیزاره موقع خوابم با یه اعتراض
خلاصه سرت و درد نیار این بود کل اتفاق
خب دیگه چیزی نمیمونه بعد از این ماجرا
من بی تو ادامه میدم حتی اگه قلم بشکنه
حتی اگه نم نم بارون اون انرژی شو بم نده
بازم من ادامه میدم تا جایی که این بغضه بشکنه
شاید بهم بگن بچه ننه
ولی خب تو ذهن من اون مال منه
اینجا کشتار رو پشت هم دیدم
خیلی ها که به زندگی خندیدن
پولم بدی فوشت هم میدن
با این که اطرافیانم دیدن
اشکی نریختم و حالمم خوبه
چیزی تو چشمم رفته چیزی نیست
فکر میکنم ی خاطره باشه
یا یه دل آشفته ی لبریز من انتخاب قلب تو بودم
کی اومد از راه تو رو خامت کرد
عشق نداشتش رو به این زودی
با حقه بازی به تو ثابت کرد عشقت مرد تو دلم دیگ نیست مشکلم
دور از تو بودن و بی عشق تنها موندن
رقصیدم با سازت.خاموشه احساست
دل کندن از تو و پای غم ها موندن عاشق شدم وقتی که زخماتو میبستم و حال تو داغون بود
وقتی دلت از زندگی از عشق
از هر چی با هم بودنه خون بود من روبه راهم روبه راهی که رفتی و دست از خاطرم شستی
حالا چرا از روی چه حسی.از هر کسی حالم رو میپرسی
