Artan

دانلود آهنگ آرتان به نام زندگی

متن آهنگ زندگی آرتان

میدونی،خوبی زندگی تو مسیر باد اینه ک یادمیگیری ریشه هاتو جای درستی بزاری
.
کاری ندارم به حرفای تکراری هر روزت
کاری ندارم به پرواز تنهایی و افسوسش
یادم میمونه فریادای هر شب خانواده
میخ صدامو میکوبم تو مسیرم با اراده
.
ترسیدن واسم یه مفهوم غریبه
عقب موندن و درجا زدنم مشکوکه عجیبه
تمام تلاشم رو اینه که غرق نشم یوقت
میون مغزایی که معلومه مسمومو مریضه
الان تنها قاضی قابل اعتمادت کلاته
تنها کسی که غریبه شده تو شبات خداته
دهنتو چسب زدن پراتو چیدن چرا؟
به زبون اوردن یسری حقایق گناته
.
میگی چجوری اینجوری شد؟سوالت رو به منه؟
امنیتت ینی تو خطره جون همه
کلکسیون شیشه های رنگ و وارنگه
ولی آشناترین به این شیشه ها خون زنه
خوبه تهش،یه بهاری که کفش پر برگه
یا یه شب محصاره شده با بارون و تگرگه
همه چی خوب میشه یه روز و روزا آفتابی
فرصتاتو کشتن؟باز جلو پات داری
.
پارو شکسته
با دستای بسته
هر ثانیه تکرار
جا پنجره دیوار
کاری ندارم به حرفای تکراری هر روزت
کاری ندارم به پرواز تنهایی و افسوسش
یادم میمونه فریادای هر شب خانواده
میخ صدامو میکوبم تو مسیرم با اراده
.
کلا،یه عصر جدیده
ظاهرش جالبه،اما بو میده اصل قضیه
دست مسیره چیزایی که جلو پات میاد
کشیشم باشی سر خم میکنی جلو مادیات
تو بگو کدوم راه از بقیه سر راس تره؟
اونی که با پول حروم رسیده الان تهش
یا اونیکه شباشو میگذرونه با فکر مرگ
پ نگو چرا از بقیه کم کار تره
من دلقک زیاد دیدم رُک بوده حرفش
من سرباز زیاد دیدم گُل بوده دستش
هه،میون همه نقابای رنگی
خونه ی صداقت له شده،شل بوده سقفش
تو مغروری و را میری گردن کشون
ارزشت پایین تره از یه سردردشون
به قول بابای رضا وقتی مردم هر رو یه رنگن خودتو بکشی نمیشی همرنگشون
اون لحظه ای که خودت از زندگی میبُری
میخای برسی به آب ولی تشنه ای بیخودی
جدا ازینکه دوروبرت چشمه ی پری نی
دزدای تحصیل کرده ی رشته ی پلیتیک
همه از دم تو مغزاشون زشته و گلی نی
میبینی کج گذاشتن خشته رو طوری نی
چون هرچقدم قوی باشی و مخالف تش
میگه میدونیم ک تو کجا زندگی میکنی..

دانلود آهنگ آرتان به نام زیر تیغ

متن آهنگ زیر تیغ آرتان

ببین هرج و مرج و شک به راس به دست کار من
که رنگ مرگه جنگ سرد و وحشت صدای زن
توی گور و پول زور و چشم کورِ رو به نور
بوی خونِ توی جوب و ماهیای رو به تور
اسلحم قلم به سمت فتح مرز هر هدف
رنگ من نپر،تو این مسیر و دست من نلرز!
دم به دم نفس نمیرسه از سنگ روی قبر
آرزوی دوری از سپاه و مرگ توی جنگ
لابلای واژه های تارِ بچه های کار
پا په پای نامه های پاره،فال پای دار
تیره گیرکرده داخل تفنگ و شیر پیر
زجه های التماس عکس مرد زیر تیغ
تیرگی سفیدی،روز و شب،یه در یه پنجره
یه کابوس،یه فانوس خاموش یه پر که خنجره
روی قلمه رقصون رو صفحه پر کلمه ی موزون
غرق شده تو آبی که خودش ریخت پای گلدون
وضعیت همینه،همین شده،اتفاقه خب
تو از انگشتت بجا مشتت یبار استفاده کن
اشکا روی گونه،اینکه روی چونمونه خونه
دیگه عادت کرده ماره هم به بوی پونه
زندونه میدون نبرد تو با قاضی شهر
مگه حاجیمون میزاره مهمونا ناراضی بشن
.
رد میشه ولی ردش میمونه رو قلب
هرکی تو این مسیر باشه،اینو میدونه اونم
که اسما دونه دونه حک میشه میمونه رو سنگ
شعار مشترکه،تا حنجره میخونه بجنگ
.
محکوم زندگی کردن دنیای یکی دیگم
دیکتاتورام جذب مفهوم بنیاد هِکی میشن
یکی میشن خوب و بد یروزی روز و شب یجا
پایان باز واسه چوپان کور و بره ها و
بوی چوب و اره ها و روی نورِ پرده ها و
کوچِ سور برده ها و پوچِ زوره نرده ها
و گوره دره ها واس عقابی که پیره
ولی هرچند هرچی پراشو بکنه نمیمیره
فقط آماده میشه واس یه شروع جدید
ولی کمکی از کس دیگه نمیگیره
.
میان و میگیرن و میبرنت ا تو خونت
یادگاریم چنتا رد و خط کج رو صورت
کنار ناله های لاله های زار لاله زار و
غنچه های زیر پوتینایی از خشونت
از کدورتِ این رنگا زمین کلافه شد
شیره ی سفید و برگ سبز و غنچه های سرخ
.
رد میشه ولی ردش میمونه رو قلب
هرکی تو این مسیر باشه،اینو میدونه اونم
که اسما دونه دونه حک میشه میمونه رو سنگ
شعار مشترکه،تا حنجره میخونه بجنگ
.
اول دفترش شکایت از خدا میکرد
هرچی خوبی و بدیه ازهم جدا میکرد
میریختش رو کاغذ،به کلمه هاش نفس میداد
آخر خط دوباره توبه و دعا میکرد
سیا سفیده راحت،رنگیا بی باغبون
شیکم پر تو قفس،یا آزاد و بی آب و دون
قصه ی قدیمیِ عمیق و عجیب و غریبی ک
بعضیا بی ستارن بعضیا بی آسمون
هرکی میبینتت رو قلبت پا میزاره
هرچی نکشتت، یه زخم که جا میزاره
هرچی سنگ و بارون اسیدی و بهمن سرده
هرجا بی خانمانی باشه اونجا میباره
.

صفحه بعدی