منجلاب

دانلود آهنگ محکوم به نام منجلاب

متن آهنگ منجلاب محکوم

عاری از هر اتفاق بی تلاطم زندگیت اشتباس
نرفتی راهایی که هرکدوم قصه داشت برات

نشستی طلا ا تو قلکت دراد؟

از شرمه لختیه حقیقت گاهی محو میشه عفت کلام
دقتم به ذهنمه الان چون تفکرش اِسمته برام

نه اینکه برسم صرفا به کمال
این بحث اشکارو راه تاریخ گفته
تو عصر تقدیر از خشم وجدانا میمیرن دو چشما باز، ولی ذهنا خفته
ببین چه تلاشی میکنن این فکرا کند شه

هر تدبیر تخلف پشتش
بده اخطار به خاطی بدو سفت کن مشتت
والا
رو پیشونیته صفره خوشگل

بردار قدم

حتی واسه درجا زدن

پره فقر شده سرتاسرم کمک حال ندارم خودم سربازمم

لرز چیه خوده سرما منم
گم شده لا به لای پنهان منم
یه زندونیه عشق زندان

منم

شیرینیه تو
به قد طعم خاطرات به قتل رسیده ی منه

تلخم به حد لحظه ای که شاهرگ باورو بریدمش
بین شک به فرصت…

سخت

دیدم

مثه پرگار میچرخم … رقصو بلد نیستم… گرمه موتور با سم علف
دور باشی نمیبره دست به عمل و الا باید بپذیری خط به تنت

شد کج کمرم زیره سنگینیه سر
کم نشد زیر تیرباره منجنیق ترس
تاب داره میله تعادل اعصاب من
با تحمیل ضربه قلبای سنگ

خم شدیم تو گل سر قوطه ور
راه نداشت به سر گر بوده کر
گوش اذهان ممنوع به ازادی
ازاد دیدمشون زر بود به سر

اه نداشتیم محکوم به فقر
کل روزا به طعم زقوم تلخ
گاهی انقد درد هس که از هوش برم
اما تو بیا باز ازم کوه بکن

یه دریا رو تو خودم پر کردم کوهم غرق
که نرم از کوره در
سایه ها کردنم مغلوب شک
زیر خورشید بودمو ممنون شمع

زیاده فاصله حق از کوشش
پافشاری کردن هر دم روش
میگی دلیلش کم کاری از من بود؟
هر گل توی باغ ما عیناا پوچه

هر زندگی یه انفرادی
عاشقی کاره ما نی
شیرای تربیت شده گرگای داستانیم
تو چند دهه
جوونیم میگذره تاریخ مصرفش
سیر از حیات مث پیرای غم زده
کی همدمه کی همدرد؟
نمیخواد باشم اونقد که تیرم زد
حجامت شده خون وقاحت
تو این بهشت چه گرونه اسارت

مرگینه روحِ نجابت
بشینه به ساعت روز ختام کاش
آرزوشو داشتم از روز ولادت
دیدارمون روزه حساب

محکوم
یه پر شده از کمبود
پنهان، مث گنگیه در مفهوم
یه ناجی که هردم سوخته