متن آهنگ رامش از خودم بدم میاد

دانلود آهنگ رامش به نام از خودم بدم میاد

متن آهنگ از خودم بدم میاد رامش

نمی بینم دیگه هیچ کس برای غربت چلچله ها گریه کنه
نمی بینم که دیگه چشم کسی واسه تنهایی ما گریه کنه
چشم من مثل قدیما نمیخواد مثل ابرای سیاه گریه کنه
دیگه کم کم از خودم بدم میاد تن پوسیده مو مرگم نمیخواد
میون این همه سایه سایه ی من دیگه مرده
اخه تنهایی کهنه خورشیدو از اینجا برده
لب من شهر سکوته تو تنم زندگی مرده
دستی از اونور ابرا اومده سایه مو برده
دیگه کم کم از خودم بدم میاد
تن پوسیده مو مرگم نمیخواد
دیگه دردم به سراغم نمیاد
خاک سردم تنمو پس میزنه
کسی که صداش به ابرا میرسید
مرده اما یاد اونگش با منه
چشم خشکیده ی من کاش می دونست
حالا وقت خوب گریه کردنه
دیگه کم کم از خودم بدم میاد
تن پوسیده مو مرگم نمیخواد
قصه تنها شدن بود
قصه رفتن و رفتن
قصه رها شدن بود
قصه مرگ یه قصه
بغض بی صدا شدن بود
قصه دوری و دوری
از شما جدا شدن بود
دیگه کم کم از خودم بدم میاد
تن پوسیده مو مرگم نمیخواد